به گزارش شهرآرانیوز؛ میگویند در یکی از روزهای سال۱۳۲۱ خانم دکتر بدری تیمورتاش از حاشیه نهر نادری مشهد قدم زنان میگذشت که پسری با کاسهای پر از خون در دست از حجره بیرون آمد و کاسه را طبق معمول در نهر خالی کرد؛ نهری که با زندگی روزمره مردمان آن زمان گره خورده بود و برای خودش فرهنگ متفاوتی را عیان میکرد و هر نوع کار و کسبی که بگویی در اطراف آن شکل گرفته بود، از سلمانی تا پخت وپز و فروش انواع اسباب و اثاثیه و حتی دندانسازی تجربی. کاسه خون دست پسرک هم مربوط به یکی از همین مشاغل میشد که هرروزه در اطراف نهر نادری ادامه حیات میداد.
استاد سلمانی و شاید دندانساز بهرسم هرروز دندان کشیده و ظرف خون را به شاگرد سپرده بود. تا پیش از راهاندازی دانشکده دندانپزشکی، کار دندان مشهد به دست دندانسازها، دلاکها و سلمانیها بود؛ حرفهای که بهمرور قانونمند شد تا دست سلمانیها را از دامان خود کوتاه کند. امروز میخواهیم سرکی بکشیم به زمانی که دندانسازها یکهتاز عالم دندان در مشهد بودند.
حالا شاید از نگاه ما عجیب به نظر بیاید که برویم سلمانی و از درد دندان شکایت کنیم ولی در گذشته، مردم پیش از آنکه حرفهای با نام دندانپزشکی و حتی دندانسازی را بشناسند، تنها کسانی که به سراغشان میرفتند تا دندانهای آسیب دیدهشان را بکشد، سلمانیها یا حتی دلاکها بودند. در کتاب «مشاغل قدیم»، نوشته مرحوم بقیعی، درباره دندان کشیدن آمده است: «سلمانیهای باسابقه و خوشنام علاوه بر کارهای عادی سلمانیگری ختنهکردن، دندانکشیدن، خون گرفتن، نشتر زدن و بعضی از کارهای جراحی را هم انجام میدادند.
بههمیندلیل این دسته از سلمانیها غیر از قیچی و شانه و تیغ و ماشین سلمانی داری نشتر، نیخته، انبر و کلبتین دندانکشی و روغن عقرب و سوخته خرگوش و دارو درمانهای دیگر هم بودند.»
عبدا... مستوفی هم در کتاب خود با عنوان «درباره تاریخ اجتماعی و اداری عصر قاجار» با اشاره به نبود دندانساز و دندانپزشک در ایران مینویسد: «دندانسازی در ایران هیچ نبود. اطبا به معالجه لثه میپرداختند و اگر حاجتی به دندانکشی پیدا میشد به دستور طبیب، سلمانیها، به این کار میپرداختند... سلمانیها همچنان به دندانکشی خود مشغول و با کلبتینهای ساخت اصفهان کار خود را بدون هیچ تزریقی انجام میدادند و بعضی از آنها واقعا زبردست بودند.»
حتی گاهی دیده میشد این افراد دورهگرد بودند. تصور کنید یک نفر راه بیفتد در کوچه و خیابان و فریاد بزند: «دندان میکشیم.» در مشهد هم اوضاع فرقی با دیگر شهرها نداشت و کهنسالترها خاطرات مربوط به این صنف دندانکش را خوب یادشان هست؛ افرادی که بدون هیچ بیحسی یا دارویی حواس بیمار را پرت میکردند تا دندانش را بکشند و معلوم است که دیگر خبری از دندان جایگزین هم نبود و فرد باید پس از آن با جای خالی دندانش سر میکرد.
مستوفی در کتاب تاریخ اجتماعی درباره نخستین دندانساز ایران که مردم استقبالی از علم و هنرش نکردند، نیز میگوید: «ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به فرنگ، یک نفر دندانساز هم به ایران آورد و پس از چندی دکتر «هبنت» جانشین او شد. ولی عامه مردم، هنوز به گذاشتن دندان عاریه عادت نداشتند و حتی از اعیان هم کسی رجوعی به این دکتر نمیکرد.»
این دندانساز که مسننالسلطنه خوانده میشد، بهعلت کهولت سن ایران را ترک کرد و دندانپزشک دیگری به نام «موسیو پلو» در سال۱۲۸۶قمری به استخدام دولت در آمد و دندانپزشک مخصوص ناصرالدین شاه شد. خبر ورود دندانپزشک جدید به ایران در شماره۶۳۶ روزنامه دولت علیه ایران بدین ترتیب منتشر شده است: «موسیو پلو که یکی از صاحبصنعتان دولت بهیه فرانسه است، روز بیستم شهر رجب وارد دارالخلافه گشته، مصمم به شغل رفع مرض دهان و درد دندان است. حکیم مذکور دندان که درد میکند، بدون اذیت بیرون میآورد و در عوض دندان مصنوعی تازه میگذارد که هیچکس تمیز نمیدهد که این دندان مصنوعی است.
هردندانی که سیاه شده یا زنگ زده باشد، پاک میکند و دندانی که کرم خورده باشد، رفع کرمخوردگی میکند که ابدا دیگر کرم نزند و هر دهانی که بدبو باشد، معالجه میکند و دندان جفتی که روی هم افتاده باشد، جدا میکند و دندان اگر کج باشد، راست مینماید و در پاریس به جهت این شغل نشانهای افتخار متعدد به او دادهاند. منزل او در بیرون دروازه دولت، پهلوی خانه خلیفه فرنگی است. کتابچه نیز در علم و هنر خود نوشته و صورت و شکل شخص بیدندان و با دندان را نموده و در وقت آمدن به ایران در اسلامبول طبع کرده و مجانا به معارف و اعیانی که روزنامه دارند داده میشود.»
«دارالصنایع عثمانی آخونداوف» احتمالا نخستین مطب دندانسازی در مشهد است که توسط آخونداوف تاسیس شده است. اعلان او در ۲۸اردیبهشتماه سال۱۲۹۳خورشیدی در روزنامه «نوبهار» با این مضمون به چاپ رسیدهاست: «بنده که سابقا در بالاخیابان منزل داشتم، محض برای رفاهیت مشتریان گرام منزل را تغییر دادم.
دم اداره نظمیه در دکان میرزاعلیآقا تاجرباشی مشغول هرجور دندان ساختن از نقره و طلا و استخوان هستم. مشتریان گرام که کار ایشان هنوز به اتمام نرسیده به مرکز تازه رجوع کنند و به واسطه «الف تیریف» (احتمالا یک جور ماده بیحسی) بدون حس کردن درد دندان کشیده میشود و به اصول (شرینقا) آبله کوبیده میشود. روز پنجشنبه فقرا مجانا معاینه میشوند.»
در ۹ اردیبهشت سال۱۲۹۸ خورشیدی، روزنامه «رعد» شمار اطبای مجاز شهر را که دارای پروانه طبابت در مشهد هستند ۲۷ نفر اعلام میکند و بدون ذکر نام و نشان مینویسد: «یک دندانساز دارای تصدیقنامه نیز در مشهد میباشد.» در سطرهای بعدی این خبر درباره مقابله امیراعلم با اطبای غیرمجاز ادامه میدهد: «ولی کاملا موفقیت حاصل نشده و هنوز هم اطبای غیرمجاز و دواخانههای بیاجازه و دندانسازهای تحصیلنکرده در بازار مشهد مشغول هستند و بهطور مخفی و علنی انجام حرفه مینمایند.»
طبق این آگهی معلوم میشود که تعداد دندانسازهای غیرمجاز احتمالا بیشتر است و معلوم نیست آخونداوف جزو کدامدسته است.
از اعلان نخست همچنین معلوم میشود که آخونداوف و بسیاری از دندانسازهای دیگر با ابزار قدیمی کار میکنند و بههمینخاطر وقتی یک دندانساز خارجی دیگر اعلان میدهد، مزیت کار خودش را ورود ماشینآلات جدید اعلام میکند. خانم آرونوا بهعنوان طبیبه دندانساز در ۱۴خرداد ماه سال۱۳۰۳ آگهی میدهد:
«به اطلاع عمومی اهالی محترم ارضاقدس میرساند که بهتازگی ماشینآلات دندانسازی از آلمان وارد نموده، همچنین دندان و لوازم آن اختراع جدید جهت دندانهای مصنوعی و دواهای تازه برای رفع درد دندان و معالجات جدیدالاختراع به قیمت خیلی مناسب. طالبین به آدرس کوچه ارگ مقابل عدلیه عمارت وهاباف رجوع نمایند.»
تصویری از دندان کشیدن در دوره قاجار
تا پیش از سال ۱۲۹۰ هرشخصی براساس تجربههای خود میتوانست در ایران به طبابت و دندانسازی بپردازد. اما از سال۱۲۹۰ به بعد طبابت و دندانسازی در ایران منوط به دریافت اجازهنامه رسمی از وزارت معارف بود؛ قانونی که در بسیاری از نقاط رعایت نمیشد.
در مشهد هم مسئولان معارف و حفظالصحه تلاش خودشان را کردند که دندانسازان را مانند دیگر شاخههای طب زیر نظر این اداره در بیاورند.
۲۹اسفند سال۱۲۹۶خورشیدی هم روزنامه شرق ایران اعلان رئیس معارف خراسان را با این مضمون منتشر میکند: «به عموم آقایان اطبا جراحان کحالان و دندانسازان تبعه داخله و خارجه مقیم شهر مشهد اعلان میشود که از تاریخ نشر این اعلام الی انقضای مدت ۱۰روز باید هر یک دیپلم و تصدیقنامه و یا اجازهنامه که از مقامات رسمی دولت علیه ایران یا ممالک خارجه که در دست دارند، به اداره معارف ارائه داده تا بهوسیله آن اداره به نظر کمیسیون محترم حفظالصحه ایالتی برسد و پس از رؤیت صحت و سقم بعضی از آنها معلوم گردید اجازه طبابت داده شود.» نوشتن فنون طبابت هرپزشک بر تابلو از دیگر شرایط این آگهی است؛ همچنین افرادی که در کار طبابت دخالت دارند، درصورت احراز نشدن شرایط یا پیگیری مجوز به اداره نظمیه سپرده و مجازات میشوند.
در این آگهی آمده است: «مجازات آنها موافق ماده دهم قانون مجلسشورایملی این است که نوبت اول اخطار، نوبت دوم چهار ماه محبوس و در نوبت سوم یک سال محبوس خواهد شد.» نوبهار در شماره دیگری این درخواست را پیگیری میکند و مینویسد: «از قرار مذکور آقای رئیس معارف از بیستوششم ماه قبل همهروزه در اداره معارف برای دیدن تصدیقنامههای اطبا حاضرند. ما منتظریم که از طرف اداره معارف و هیئت حفظالصحه خراسان درجه عاملیت فردفرد اطبا اعلان شود؛ زیرا ممکن است همه تصدیقنامه داشته باشند ولی در درجه دوم و سوم باشند.»
حتی این پیگیریها و قوانین هم نتوانست بههمینراحتی بساط دندانسازان غیرمجاز را جمع کند. ۲۵بهمنماه سال۱۲۹۸ روزنامه رعد درباره درمانگری یک شاگرد دندانساز خبر میدهد. این جریده مینویسد: «چندروز قبل زنی عریضه به اداره نظمیه میدهد که برای کشیدن دندان خود به محکمه دندانسازی که در بازار است و میگفتند زنی در آنجا مشغول دندانسازی است، رفته است که دندان خود را بکشد.
پس از ورود و قدری معطلی رضاخاننامی که گویا گماشته آن زن دندانساز بود، قدری او را معطل کرد که عنقریب خانم دندانساز خواهد آمد. پس از ساعتی خودش آمد که خانم نمیآید اگر مایلید، من دندان شما را بکشم و او ناچار حاضر شد و رضاخان یک انژکسیونی به لثه دندان او نمود که تا یکساعت بیهوش بود.
پس از به هوش آمدن، معلوم شد که خانم دندانساز قریب دو ماه است که رفته و در مشهد نبوده است.» اداره نظمیه رضاخان را دستگیر و مطب را موقتا تعطیل میکند، ولی از این قبیل شکایات در آن زمان زیاد است. افرادی بدون داشتن مجوز یا تخصص لازم، دندانهایی بلند یا کوتاه میساختند که داد صاحب دندان را در میآورد.
اسناد موجود در مرکز اسناد و کتابخانه ملی نیز از اشتغال سلمانیها در سال۱۳۰۹ در این کار خبر میدهد. در یکی از این اسناد رئیس صحیه به رئیس بلدیه نوشته است: «عدهای از اشخاص بیاطلاع و سلمانیها اشتغال به دندانسازی دارند. چون برخلاف مقررات صحیه است، تقاضا دارد مقرر فرمایند دایره محترم تفتیش آنان را بهموجب صورت ضمیمه کتبا ملتزم نمایند از اشتغال بر کسب دندانسازی و کشیدن دندان و ... خودداری نمایند.» در میان این اوراق حتی میتوان تعهد افراد متخلف را دید که ملتزم شدهاند که دیگر کار دندان انجام ندهند.
دستور تأسیس مدرسه دندانسازی در سال۱۳۰۷ صادر میشود. محل اولیه این مدرسه دارالفنون و مدیریت آن با دکتر «فالک کوش میلچارسکی» از اهالی لهستان و دندانپزشک مخصوص رضاشاه است. در این سال، صحبت از امتحان مدرسه دندانسازی در مشهد نیز به میان میآید و آگهی آن در جراید خراسان به چاپ میرسد.
در این اعلان آمده است: «برای اطلاع عموم داوطلبان امتحان دندانسازی در حوزه خراسان اعلام میشود جلسه امتحان داوطلبان دندانسازی روز ۲۱مهرماه هذهالسنه تهران در مدرسه طب تشکیل میشود. داوطلبان امتحان باید قبلا از روز دهم الی بیستم ماه مزبور اسم خود را در دفتر مخصوص وزارت جلیله معارف ثبت نموده و در موقع مقرر در تهران حضور داشته به هیئت ممتحنه معرفی نمایند.»
ظاهرا پس از راهاندازی مدرسه طب همه دندان سازها مکلف میشوند که دوره ببینند یا امتحان بدهند و تصدیق آن را دریافت کنند.
در شهریور سال۱۳۰۹ تعهداتی از افرادی که به این حرفه مشغولاند گرفته میشود. برای نمونه میتوان به این مورد اشاره کرد: «اینجانب محمدحسن قندهاری، ولد غلامحسین دندانساز، در شعبه صحیه بلدیه ملتزم و متعهد میشوم تا موقعی که از وزارت جلیله معارف تصدیقنامه رسمی دندانسازی ارائه ندهم، بههیچوجه اشتغال به شغل دندانسازی یا معالجه امراض دهان و دندان ننمایم.» در سال۱۳۰۹ تعداد دوازده نفر مجوز دندانسازی را در مشهد دارند که اسامی آنها در میان اسناد کتابخانه ملی وجود دارد.
مادام آرونوا در کوچه ارگ (مجوز ۱۳۰۱)، موریس در کوچه ارگ (مجوز ۱۳۰۷)، عباس و محمدعلی افتخار در کوچه باغعنبر (مجوز ۱۳۰۷)، مصطفیخان زمردیان در خیابان شاهرضا (مجوز ۱۳۰۸)، میرزامحمدنقی جامع الصانع در کوچه شیخ محمدنقی (مجوز ۱۳۰۷)، میرزاحسنخان عظیمزاده جلو درب مسجد گوهرشاد (مجوز ۱۳۰۸)، رضاخان و فرنگیس خانم طواحن در کوچه چهارباغ (مجوز ۱۳۰۱ و ۱۳۰۸)، میرزا حسین میناپرور در کوچه چهارباغ (مجوز ۱۳۰۸)، میرزاعلی اصغرجواهری در خیابان فلکه (مجوز ۱۳۰۱) و رمضانخان طوسی در کوچه چهارباغ (سال ۱۳۰۵) تنها افرادی هستند که در آن سال مجوز دندانسازی دارند.
طبق اطلاعاتی که در کتاب «هشتاد سال دندانپزشکی در ایران»، نوشته محمدعلی افتخاری، درج شده، قیمت هردست دندان در ابتدا بین سی تا چهل تومان است که با گذر زمان در اثر زیاد شدن دست و همکار به دستی ۱۰ تومان و پنج تومان میرسد. البته این قیمت ثابت نمیماند و دوباره سیر صعودی پیدا میکند و به پنجاه تا شصت تومان میرسد.
بهای دندانهای سفارشی فرق دارد و دستی ۴۵۰ تومان هم فروخته میشوند. همانطور که معلوم است بهای دندان از همان ابتدا گران و پرداخت هزینه آن از عهده بسیاری از مردم خارج بوده است، بههمینخاطر مردم به دنبال دندان ارزان میگشتند و ارزانترین قیمتها مربوط به دندانسازهای کاشان و مشهد بود که میگفتند هم جنس دندانهایشان بهتر است، هم یکیدوروزه تحویل میدهند. مرحوم افتخاری در کتابش مینویسد:
«خیلی از مردم بهخاطر ارزانی دندان بار سفر مشهد بسته یک تیر و دو نشان میکردند؛ هم به زیارت میرفتند و هم دندان میگذاشتند. بعضی در زمان زیارت قم به کاشان میرفتند؛ صبح سفارش دندان داده و عصر هنگام مراجعت دندانهای آماده شده را تحویل میگرفتند. اما درواقع داستان چیز دیگری بود.
در شهرهای زیارتی افراد سودجو با چربزبانی و شاخ و برگ دادن به کار خود، مردم عامی و زائران بینوا را که نیاز به دندان مصنوعی داشتند، به دکان خود برده، دندان مصنوعی شخص دیگر یا مردهای را با تغییر و تبدیل در دهان او میگذاشتند و زائر بیچاره در بازگشت به شهر خود و تحمیل ناراحتی از دندان بیتناسبی که در دهانش گذاشته بودند، مجبور میشد آن را دور بیندازد.»
البته در گفتوگو با دندانسازان قدیمی مشهد به این نکته میرسیم که واقعا مشهد بهعنوان شهردندانهای ارزان شناخته میشد و بسیاری از شهرهای دیگر به اینجا میآمدند تا صاحب دندان شوند و همین اتفاق هم برایشان میافتاد و اوضاع آنقدرها هم که در این کتاب آمده، بد نبوده است.